دونه انارم............
سلام دونه انار مخملی نمی دونم چه سنی داری اینارو می خونی ولی باید بگم که خیلی سن الانت قشنگه برای منو بابا......... دیروز جمعه بود و شما کنار من نشسته بودی تا لباسهایی که از رو بند جمع شده بود رو تا کنم.... آیلین:این لباس صورتی رو بپوشم... مامانی:نه مامان جون بعدا بپوش.تی شرت الانت که خوشگله.بزار رفتیم بیرون بپوش.الان بپوشی کثیف می شه..... آیلین:بپوشم؟؟؟؟؟؟؟؟الان مامانی که حوصلش سر رفته:باشه بپوش چیکار کنم بگم نپوش تا شب می خوای لج کنی آیلین که اولین باره تسلیم شدن رو می بینه باورش نمی شه:بپوشم؟مسخرم کردی؟ مامانی: اینو از کجا یاد گرفتی عامو؟ آیلین بی خیال پوشیدن می شه...... ********** بابایی داشت با مادرجون...